ناصر الدین البانی از علمای سلفیه و مورد قبول بزرگان وهابی در کتاب سلسلة الاحادیث الصحیحة» در حدیثی در مورد حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) عنوان داده: (قیام حضرت مهدی، حقیقتی نزد علماء است)[1]


وی در مورد این حدیث، به بررسی سندهای مختلف پرداخته و چند سند را با شروط بخاری و مسلم صحیح دانسته و تأیید ذهبی را در آن‌ها آورده است، و گفته از کسانی‌که این روایت را تصحیح کرده‌اند (صحیح دانسته‌اند)، ابن‌تیمیه است که می‌گوید: احادیثی که به آن‌ها برای قیام حضرت مهدی احتجاج می‌شود، احادیث صحیحی است که ابوداود، ترمذی، احمد بن حنبل و دیگران از ابن‌مسعود و دیگر راویان، روایت کرده‌اند»[2] سپس اسم 11 عالم را می‌برد و می‌گوید آنان و تعداد زیادی از علما، احادیث قیام حضرت مهدی را صحیح دانسته‌اند.


البانی در پایان می‌گوید برخی از علما به دلیل خرافاتی که حول جریان مهدویت دیده‌اند، گمان کردند که این خرافات، لازمه اعتقاد به قیام حضرت مهدی است و اصل قیام را منکر شدند.[3]


البانی می‌گوید: مثلاً پس از فتنه جهیمان[4] برخی این عقیده صحیح (قیام حضرت مهدی) را منکر شده و عقاید دیگری را در همین زمینه مثل نزول حضرت عیسی در آخرامان که با احادیث صحیح به تواتر اثبات شده است، منکر می‌شوند و هرکس که قیام حضرت مهدی را منکر شود، نزول حضرت عیسی را نیز منکر می‌گردد.


این افراد (که عقیده خروج حضرت مهدی و نزول حضرت عیسی را منکر می‌شوند) نزد من مانند کسانی هستند که الوهیت خداوند را منکر شوند، به دلیل این‌که این ادعا را بعضی از فراعنه دارند.[5] و همان‌گونه که با ادعای الوهیت توسط فراعنه، اعتقاد به الوهیت خداوند باطل نمی‌گردد، با ادعای مهدی‌های دروغین هم عقیده قیام حضرت مهدی، خرافی و باطل نمی‌شود، بلکه با روایات متواتر و صحیح اثبات شده است.


پی‌نوشت:

[1]. سلسلة الأحادیث الصحیحة، البانی، ج4، ص38.

[2]. همان، ج4، ص41.

[3]. همان، ج4، ص43.

[4]. به رهبری جهیمان بن محمد بن سیف العتیبی، مسجدالحرام تصرف شد. او معتقد بود که شوهر خواهرش، محمد عبدالله القحطانی، همان مهدی است که بازگشته تا اسلام را نجات دهد. او برای اثبات گفته‌های خود از احادیثی سخن می‌گفت که در آن بازگشت مهدی پیش‌گویی شده بود. این گروه اولین روز سال ۱۴۰۰ هجری قمری را برای تصرف مسجدالحرام در نظر گرفتند، تا منطبق بر بعضی از احادیث دربارهٔ تاریخ قیام مهدی باشد.»

[5]. سلسلة الأحادیث الصحیحة، البانی، ج4، ص43. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها