حدیثی از امام حسین (ع) در نکوهشِ ایرانیان در سفینه البحار نوشته شیخ عباس قمی (ره) موجود است به این مضمون: هواخواهان ما عرب و دشمنان ما عجم اند باید ن ایرانیان را به بردگی گرفت و مردانشان را از دم تیغ گذراند. حال واقعیت چیست؟

 

ابتدا باید این نکته را متذکر شویم که این حدیث از امام صادق(ع) است نه از امام حسین(ع) و شبهه افکنان این حدیث را به امام حسین(ع) نسبت داده اند تا حب ایرانیان را نسبت به محرم و اربعین نشانه بگیرند.

نکته مهم این است که قسمتِ دوم حدیث یعنی از قسمت باید ن تا آخر این قسمت به هیچ عنوان در سفینه البحار و منبع اصلی این حدیث یعنی معانی الاخبار شیخ صدوق(ره) ص 403 نیامده است و این قسمت توسط شبهه افکنان جعل و به حدیث اضافه شده است.

حال باید به توضیح قسمت اول حدیث که هواداران ما عرب و دشمنان ما عجم هستند بپردازیم :

اولاً: کلمه عرب در لغت به معنی کسی است که خوب  فصیح حرف میزند و عجم به معنی کسی که است که بد و غیرفصیح حرف میزند.

برای مثال اعرابِ حجاز،  دو قبیله حیره و غسان را با این که از نظر نژاد و ملّیت عرب بودند عجم میدانستند و آن ها را به عنوان عرب قبول نداشتند چرا که این دو قبیله در کنار مردم روم و ایران زندگی می کردند و رفته رفته اصالت زبانشان را از دست دادند (تاریخ خلفا،ج1 ص156)

پس عجم به معنی ایرانی نیست بلکه شامل کسانی است که بد حرف میزنند و در این حدیث منظور از عجم کسانی اند که احادیثِ اهلبیت(ع) را بد روایت میکنند و با بد سخن گفتن شان به احادیث و به تبع آن به معارف الهی ضربه می زنند.

ضمن این که امام صادق(ع) نماینده و خلیفه آن خدائی است که بین هیچ یک از بندگانش فرق نمیگذارد. پس چطور خلیفه و جانشین او بر روی زمین تبعیض قائل میشود؟

اما شاید برای شما جالب باشد که بدانید قسمت دوم حدیث که به امام(ع) نسبت داده شده است در اصل از چه کسی است؟

بعد از این که محدث قمی(ره) حدیث امام را ذکر می کنند، نظر عمر بن الخطاب را نسبت به ایرانی‌ها (فارس‌ها) تحت عنوان سوءُ رأیِ الثانی فِی الأعاجم» نقل می‌کند با این عبارت:

وقتی اسیران فارسی زبان (ایرانیان) را به مدینه آوردند، دوّمی(عمر بن الخطاب) خواست زن های آنان را بفروشد و مردان آنها را غلام و بردة عرب قرار دهد و تصمیم گرفت افراد معلول و ناتوان و پیرمرد را در طواف و اطراف بیت الله الحرام، سوار بر پشت آنها (ایرانیانِ به بردگی گرفته شده) کند. امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) فرمود:

به راستی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: کریم هر قومی را احترام کرده، گرامی دارید هر چند با شما مخالف باشند، این در حالی است که ایرانیان مردانی حکیم و دانشمند و انسانهایی با شخصیت و با کرامت‌اند، آنها بر ما سلام کرده و درود فرستاده و میل به اسلام پیدا کرده‌اند. و من سهم غنیمت خودم و حق بنی‌هاشم از آنها را، برای خوشنودی خدا آزاد کردم!!

ملاحظه بفرمائید این خلیفه دوم بوده است که از ایرانیان متنفر بوده و امیر مومنان(ع) چگونه از ایرانیان به عنوان مردان با فضیلت نام برده و خلیفه را منع می کند اما شخص شبهه افکن سخنان خلیفه دوم را به امام معصوم(ع) نسبت داده است.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها